از جمله اموری که در جامعه به آدمی محبوبیت می‌بخشد و او را مقبول جامعه می‌سازد، زیبایی و جمال است. خواه زیبایی از جهت صورت ظاهر و آفرینش الهی باشد، خواه از جهت زیبایی باطن و جمال اخلاقی و یا از جهات دیگر.

شاهد هر جا که رود عزت و حرمت بیند        ور برانند ز خدمت پدر و مادر خویش

پر طاووس در اوراق مصاحف دیدم             گفتم این منزلت از قدر تو می‌بینم بیش

گفت خاموش که هرکس که جمالی دارد          هر کجا پای نهد دست نیازند به پیش

فصاحت بیان و جذابیت کلام، برای یک خطیب و انسان فصیح، نوعی جمال و زیبایی است چنانکه پیامبر اعظم(ص) فرمودند: «الجمال فی اللسان»[1]، زیبایی در زبان است. خطیب وقتی لب می‌گشاید و سخن می‌گوید، شنوندگان را جذب می‌کند به طوری که با میل و رغبت به او می‌نگرند و با علاقه و اشتیاق به سخنانش گوش فرامی دهند. در برخی روایات اولیای اسلام از فصاحت سخن به جمال تعبیر کرده اند. چنان که نقل شده است که:

 «سمع النبی(ص) عن عمه العباس کلاما فصیحاً فقال له: بارک الله بک یا عم فی جمالک ای فصاحتک»[2] رسول اکرم(ص) از عمویشان عباس بن عبدالمطلب کلام فصیحی شنید و فرمود: خداوند جمالت را یعنی فصاحتت را برای تو خیری ثابت و پایدار قرار دهد.

از عباس، عموی حضرت رسول(ص) پرسیدند، تو بزرگتری یا رسول خدا(ص) در جواب پاسخ داد:

«رسول الله اکبر و انا ولدت قبله.»[3]

رسول خدا بزرگتر است اما من پیش از او به دنیا آمده ام.

اگر خطیب بخواهد برای خود در میان مخاطبین جمال و زیبایی کسب کند، ضروری است کلمات و جملات خود را به فصاحت مزین کند که در این صورت او محبوب قلب‌ها خواهد بود، چنانکه عامر شعبی کلماتی از حضرت امیر(ع) نقل می‌کند و در ادامه می‌گوید: این کلمات برای فصحای بزرگ و عالی مقام افتخارآمیز و مایه جمال و زیبایی آنان است.[4]

محمد سبحانی یامچی، هنر سخنرانی، ص 78، انتشارات هستی نما، 1388.



[1]. تحف العقول، ص 37.

[2]. المستطرف، ج 1، ص 41.

[3]. کنز العمال، ج 13، ص 522، ح 37347.

[4]. گفتار فلسفی، ص 132.