مباحث قرآنی، حدیثی، اخلاقی

۷ مطلب با موضوع «سخنان حکمت آمیز» ثبت شده است

بسیجی کیست؟

واژۀ بسیج کلمه‌اى است که در بین زبان‌شناسان و ادبا داراى کاربرد خاصى است و گویى شاکلۀ فیزیکى لفظِ بسیج حکایت از شور و جوشش ویژه‌اى مى‌کند. چنان‌که، معنا و مفهوم آن نیز «آمادگى» و «حرکت در جهت سازندگى و کارسازى» مى‌باشد.
در لغت‌نامۀ دهخدا آمده است که بسیارى از واژه‌نامه‌ها و لغت‌نامه‌هاى پیشین که دربارۀ کلمۀ «بسیج» تحقیق کرده‌اند، به همین نکتۀ «فعال بودن و آماده بودن» اشاره نموده‌اند.
در کلمات شاعر بنام و پیشتاز ادب فارسى اسدى طوسى آمده است:
به هر نیک و هر بد، که دارد بسیج          نگیرد به یک سان برآرام هیچ
و اشعار فردوسى حکیم نیز، خالى از همین اشاره نیست:
تو خیره سرى، کارنادیده هیچ               ندانى تو آیین رزم بسیج
ولى، ظرافت فوق العاده‌اى که در این کلمۀ نورانى مى‌درخشد و متأسفانه در کتاب‌هاى لغت و واژه‌نامه‌ها بدان هیچ اشارتى نرفته است، آن است که این حرکت و تکاپو و ناآرامى در وجود، ذات و باطن شخصیت بسیجیان است.

موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد سبحانی یامچی

زیبایی و جمال

از جمله اموری که در جامعه به آدمی محبوبیت می‌بخشد و او را مقبول جامعه می‌سازد، زیبایی و جمال است. خواه زیبایی از جهت صورت ظاهر و آفرینش الهی باشد، خواه از جهت زیبایی باطن و جمال اخلاقی و یا از جهات دیگر.

شاهد هر جا که رود عزت و حرمت بیند        ور برانند ز خدمت پدر و مادر خویش

پر طاووس در اوراق مصاحف دیدم             گفتم این منزلت از قدر تو می‌بینم بیش

گفت خاموش که هرکس که جمالی دارد          هر کجا پای نهد دست نیازند به پیش

فصاحت بیان و جذابیت کلام، برای یک خطیب و انسان فصیح، نوعی جمال و زیبایی است چنانکه پیامبر اعظم(ص) فرمودند: «الجمال فی اللسان»[1]، زیبایی در زبان است. خطیب وقتی لب می‌گشاید و سخن می‌گوید، شنوندگان را جذب می‌کند به طوری که با میل و رغبت به او می‌نگرند و با علاقه و اشتیاق به سخنانش گوش فرامی دهند. در برخی روایات اولیای اسلام از فصاحت سخن به جمال تعبیر کرده اند. چنان که نقل شده است که:

 «سمع النبی(ص) عن عمه العباس کلاما فصیحاً فقال له: بارک الله بک یا عم فی جمالک ای فصاحتک»[2] رسول اکرم(ص) از عمویشان عباس بن عبدالمطلب کلام فصیحی شنید و فرمود: خداوند جمالت را یعنی فصاحتت را برای تو خیری ثابت و پایدار قرار دهد.

از عباس، عموی حضرت رسول(ص) پرسیدند، تو بزرگتری یا رسول خدا(ص) در جواب پاسخ داد:

«رسول الله اکبر و انا ولدت قبله.»[3]

رسول خدا بزرگتر است اما من پیش از او به دنیا آمده ام.

اگر خطیب بخواهد برای خود در میان مخاطبین جمال و زیبایی کسب کند، ضروری است کلمات و جملات خود را به فصاحت مزین کند که در این صورت او محبوب قلب‌ها خواهد بود، چنانکه عامر شعبی کلماتی از حضرت امیر(ع) نقل می‌کند و در ادامه می‌گوید: این کلمات برای فصحای بزرگ و عالی مقام افتخارآمیز و مایه جمال و زیبایی آنان است.[4]

محمد سبحانی یامچی، هنر سخنرانی، ص 78، انتشارات هستی نما، 1388.



[1]. تحف العقول، ص 37.

[2]. المستطرف، ج 1، ص 41.

[3]. کنز العمال، ج 13، ص 522، ح 37347.

[4]. گفتار فلسفی، ص 132.

موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد سبحانی یامچی

تغییر اخلاق

گاهى اخلاق انسان براثر حوادث روزگار تغییر مى‌کند. انسان کریم، بدزبان و خوش‌رو و عبوس مى‌شود. اسباب بدخلقی هفت چیز است:

١. ریاست، ریاست خلق انسان را دگرگون مى‌کند و با دوستان بداخلاق مى‌شود، این رویه معلول دو عامل پست‌فطرتی و یا تنگ‌چشمی است.

٢. انزوا، هرکه از دیگران به‌طورکلی جداشده است، خلقش تغییر مى‌کند و اخلاق جدید مى‌یابد.

٣. ثروت، ثروتمند به خاطر پستى نفسانى تغییر جهت مى‌دهد و به‌واسطه محبت به ثروت، انفاق را از دست مى‌دهد.

٤. فقر، تهیدستى موجب تغییر اخلاق است، تهیدست خود را خوار مى‌شمارد و از غناى دیگران اندوهناک مى‌شود، به همین خاطر پیامبر خدا فقر و کفر را باهم آورده است و مى‌فرماید: نزدیک است فقر کفر شود. «کاد ان یکون الفقر کفرا»

٥. غصه، غم‌هایى که بر عقل چیره شده و قلب را مشغول نماید، موجب مى‌شود توان صبر انسان از بین رود، برخى ادیبان گویند غصه داروى ذخیره‌شده در قلب انسان محزون است.

٦. بیمارى، بیمارى همان‌طور که موجب تغییرات جسمى مى‌شود، باطن را نیز تغییر مى‌دهد و با این وصف اعتدال اخلاقى انسان را زدوده و توان بیمار را مى‌گیرد.

٧. پیرى، کهن‌سال شدن، موجب کاهش تحمل روان پیر چون بدن او مى‌شود.

محمد سبحانی یامچی، لختی تامل، ص 87.

 

موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد سبحانی یامچی

علت عدم تاثیر موعظه

از قول سید بن طاووس به استناد آیه‌ ١٢١ سوره‌ انعام که آمده: «وَ لا تَأْکُلُوا مِمّا لَمْ یُذْکَرِ اسْمُ اللّهِ عَلَیْهِ...» (از آنچه نام خدا برآن یاد نشده نخورید)

گفته شده که هر طعامى که هنگام آماده کردن آن نام خدا برآن خوانده نمى‌شد میل نمى‌فرمودند.

واى بر دوره‌اى که به جاى بردن نام خدا هنگام پخت، موسیقى و آلات لهو استعمال نمایند و نعمت خدا را با معصیت همراه کنند. بدتر از آن از گندم وجوى که زکات و حق فقیران و مستمندان در آن است استفاده شود و یا در زمین غصبى کشت شود. پس علّت قساوت دل‌ها و بى اثر شدن نسبت به موعظه و مجذوب شدن نسبت به وسوسه‌هاى شیطانى و محروم شدن از کرامات معنوى و نفوذ نفوس، مشخص مى‌شود.

محمد سبحانی، سیمای فرزانگان در کلام آیت الله علوی گرگانی، ص 181.

موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد سبحانی یامچی

مرگ مومن


حضرت سجاد علیه‌السلام از پدرش و او از امیرالمؤمنین علیه‌السلام روایت مى‏کند که حضرت فرمود:«الْمُؤْمِنُ عَلَى أَیِّ حَالٍ مَاتَ وَ فِی أَیِّ سَاعَةٍ قُبِضَ فَهُوَ شَهِیدٌ» مؤمن درهرحال و هر ساعتى که بمیرد شهید مرده است، من از دوستم رسول خدا صلی‌الله علیه و اله شنیدم فرمود: مؤمن هرگاه از دنیا خارج شود و مانند گناهان همه اهل زمین هم گناه داشته باشد مرگ گناهان او را پاک مى‏کند. بعدازاین فرمود: هر کس از روى اخلاص کلمه لا اله الا الله را بر زبان جارى کند او از شرک خالى مى‏گردد و هر کس بدون شرک از دنیا برود وارد بهشت مى‏گردد و بعد این آیه شریفه را قرائت کردند که خداوند مشرکان را رحمت نمى‏کند ولى جز آن را مى‏آمرزد. رسول خدا صلی‌الله علیه و اله فرمود: «وَ هُمْ شِیعَتُکَ وَ مُحِبُّوکَ یَا عَلِیُّ فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ هَذَا لِشِیعَتِی فَقَالَ إِی وَ رَبِّی لِشِیعَتِکَ وَ مُحِبِّیکَ خَاصَّةً» اى على آن‌ها شیعیان شما هستند، على علیه‌السلام گوید: گفتم یا رسول‌الله این براى شیعیان من مى‏باشد فرمود: آرى به خداوند سوگند براى شیعیان و دوستان شما هست آن‌ها از قبرها خارج مى‏گردند و مى‏گویند. لا اله الا الله محمد رسول‌الله على ولی‌الله، در این هنگام لباس‌های سبزى از بهشت براى آن‌ها مى‏آورند و تاج‌هایی بر سر آن‌ها مى‏گذارند، هر یک از آن‌ها آن لباس‌ها را در برکرده و آن تاج‏ها را بر سرنهاده سوار بر اسب‏ها مى‏گردند و به‌طرف بهشت پرواز مى‏کنند، ترس روز قیامت آنان را فرانمی‌گیرد و فرشتگان از آن‌ها استقبال مى‏کنند و مى‏گویند این روزى است که وعده داده شدید.

مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج‏65، ص 140، ح 82.

موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد سبحانی یامچی

زندگی مصون از شیطان

حضرت مسیح علیه­ السلام در مسیر سفر به چوپانى گذر کرد که در علفزارى مشغول چرانیدن گوسفندان بود، با وى به نحو اختصار به گفتگو نشست و گفت: اى چوپان عمرت را در چوپانى هزینه کردى، اگر در کسب دانش و علم مصرف می‌نمودی بهتر نبود؟

چوپان گفت: اى پیامبر خدا من شش حقیقت را که خلاصه و زبده همه حقایق و علوم است آموخته‌ام و به آن عمل می‌نمایم و دیگر نیازى به تحصیل دانش ندارم.

نخست این‌که تا حلال خدا بر سفره رزق و روزى هست، حرام نمی‌خورم و حلال خدا هرگز نقصان نمی‌یابد تا من به حرام نیازمند شوم.

دوم: تا صدق و راستى هست دروغ نمی‌گویم و صدق و راستى هرگز کاهش نمی‌یابد تا به جبران آن به‌دروغ نیاز پیدا کنم.

سوم: تا عیب خود را مشاهده می‌کنم به عیب دیگران سرگرم نمی‌گردم و هنوز از عیوب خویش رهایی نیافته و پاک نشده‌ام تا به عیب دیگران بپردازم.

چهارم: تا گنج‌ها و خزانه‌های حق را خالى نبینم به مال و ثروت مردم و خزینه‌های آنان طمع نمی‌کنم و هنوز خزانه و گنج خدا و رزق و روزیش پایان نیافته و هرگز پایان نمی‌پذیرد تا براى روزى خود وجودم را به بیعارى و بیکارى بزنم و در خانه مردم بروم و به اموال آنان چشم طمع دوزم.

پنجم: تا ابلیس این رئیس ملعون شیاطین هلاک نشود از وسوسه او ایمن و غافل نمی‌شوم و هنوز نمرده و تا قیامت هم نمی‌میرد تا من از مکر و وسوسه‌اش در امان باشم.

ششم: تا هر دو پاى خود را در بهشت نگذاشته‌ام خود را از عذاب و عقاب در امان نمی‌بینم و هنوز به بهشت درنیامده‌ام تا براى خود از عذاب نجات بینم.

مسیح گفته‌هایش را تصدیق کرد و به او گفت همه علوم در تو جمع شده است و دانش اولین و آخرین همین است که تو خوانده و میدانى.

محمد سبحانی، لختی تامل، ص 150

موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد سبحانی یامچی

فواید کتاب


روز بزرگداشت مرحوم شیخ کلینی و روز اسناد ملی و میراث مکتوب است


از آنجا که نوشتن نوعى عبادت محسوب مى‌شود، علاوه بر آثار دنیوى، از اثرات اخروى نیز برخوردار است.از این رو آثار نوشتار به دو بخش اثرات دنیوى و اثرات اخروى قابل تقسیم است. 

الف. اثرات دنیوى 

1. بقاء علم و جلوگیرى از نابودى آن

علم و دانش بدون نوشتار از بین مى‌رود و عالمى که علم خود را مکتوب نکرده باشد، با مرگش از علم او هم اثرى باقى نمى‌ماند، جز آنچه که به شاگردانش منتقل کرده است و آنها نیز اگر علم خود را مکتوب نکنند، همان سرنوشت را در انتظار دارند. رسول کرم صلى الله علیه و آله به اصحاب فرمودند: «قَیِّدُوا الْعِلْمَ‌ قیلَ‌ وَ ما تَقْییدُهُ‌ قال: کِتابَتُهُ‌« علم را به زنجیر درآورید. عرض کردند: چگونه‌؟ فرمود: به واسطه نوشتن.(بحار الانوار، ج2، ص152)

نیز فرموده است: «اُکْتُبُوا الْعِلْمَ‌ قَبْلَ‌ ذَهابِ‌ الْعُلَماءِ،وَ انَّما ذَهابُ‌ الْعِلْمِ‌ بِمَوْتِ‌ الْعُلَماءِ» علم را قبل از مرگ علماء بنویسید، زیرا با مرگ آنها علم نیز از دست می رود.(کنز العمال، 28733)

2. عدم نگرانی از زائل شدن علم

دومین اثر نوشتار، این است که عالم نگران زائل شدن علم نخواهد شد و خیال وى از این جهت آسوده است. لذا حالت اضطراب و ناراحتى نسبت به از بین رفتن علم مرتفع مى‌شود. پیامبر مکرم اسلام هرگاه آیه‌اى از قرآن بر وى نازل مى‌شد، همراه فرشته وحى، زبانش را حرکت مى‌داد و تکرار مى‌نمود تا مبادا چیزى از آن از خاطر مبارکش زائل شود. خداوند متعال در سوره قیامت که بحث از معاد و کیفیت حشر و نشر انسان‌ها و وحشت حاصله از آن مى‌کند، در یک جملۀ معترضه به پیامبرش مى‌فرماید: «لا تُحَرِّکْ‌ بِهِ‌ لِسانَکَ‌ لِتَعْجَلَ‌ بِهِ‌*انَّ‌ عَلَیْنا جَمْعَهُ‌ وَ قُرْآنَهُ‌*فَاِذا قَرَأناهُ‌ فَاتَّبِعْ‌ قُرْآنَهُ‌*ثُمَّ‌ انَّ‌ عَلَیْنا بَیانَهُ‌« (سوره قیامت، آیات 16-19) این آیات مفهم این نکته است که پیامبر مکرم صلى الله علیه و آله نگران فراموش شدن آیات بودند و خداوند متعال به وى تضمین عدم فراموشى اعطاء مى‌فرماید.

موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد سبحانی یامچی