مباحث قرآنی، حدیثی، اخلاقی

۵ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است

ولایتعهدی امام رضا

چرایی ولایت‌عهدی امام رضا علیه السلام از زبان مأمون

مأمون در برابر اعتراضی که از سوی هوا خواهان حکومت عباسی در مسئله ولایتعهدی امام رضا علیه السّلام به او شد، مطالبی را بیان کرد که خطوط اصلی سیاست خود را روشن کرد.

مأمون گفت: این مرد کارهای خود را از ما پنهان کرده و مردم را به امامت خود می‌خواند. ما او را بدین‌جهت ولیعهد قراردادیم که مردم را به خدمت ما خوانده و به سلطنت و خلافت ما اعتراف نماید و در ضمن، فریفتگانش بدانند که او آن‌چنان‌که ادّعا می‌کند نیست و این امر (خلافت) شایسته ما است نه او و همچنین ترسیدیم اگر او را به حال خود بگذاریم در کار ما شکافی به وجود آورد که نتوانیم آن را پرکنیم و اقدامی علیه ما بکند که تاب مقاومتش را نداشته باشیم. اکنون‌که با وی این رویّه را پیش‌گرفته و در کار او مرتکب خطا شده و خود را با بزرگ کردن او در لبه پرتگاه قرار داده‌ایم، نباید در کار وی سهل‌انگاری کنیم، بدین‌جهت باید کم‌کم از شخصیت و عظمت او بکاهیم تا او را پیش مردم به صورتی درآوریم که ازنظر آن‌ها شایستگی خلافت را نداشته باشد، سپس درباره او چنان چاره‌اندیشی کنیم که از خطرات او که ممکن بود متوجه ما شود جلوگیری کرده باشیم... «فَقَالَ الْمَأْمُونُ قَدْ کَانَ‏ هَذَا الرَّجُلُ‏ مُسْتَتِراً عَنَّا یَدْعُو إِلَى نَفْسِهِ فَأَرَدْنَا أَنْ نَجْعَلَهُ وَلِیَّ عَهْدِنَا لِیَکُونَ دُعَاؤُهُ لَنَا وَ لِیَعْتَرِفَ بِالْمُلْکِ وَ الْخِلَافَةِ لَنَا وَ لِیَعْتَقِدَ فِیهِ الْمَفْتُونُونَ بِهِ أَنَّهُ لَیْسَ مِمَّا ادَّعَى فِی قَلِیلٍ وَ لَا کَثِیرٍ وَ أَنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَنَا مِنْ دُونِهِ وَ قَدْ خَشِینَا إِنْ تَرَکْنَاهُ عَلَى تِلْکَ الْحَالَةِ أَنْ یَنْفَتِقَ عَلَیْنَا مِنْهُ مَا لَا نَسُدُّهُ وَ یَأْتِیَ عَلَیْنَا مِنْهُ مَا لَا نُطِیقُهُ وَ الْآنَ فَإِذْ قَدْ فَعَلْنَا بِهِ مَا فَعَلْنَاهُ وَ أَخْطَأْنَا فِی أَمْرِهِ بِمَا أَخْطَأْنَا وَ أَشْرَفْنَا مِنَ الْهَلَاکِ بِالتَّنْوِیهِ بِهِ عَلَى مَا أَشْرَفْنَا فَلَیْسَ یَجُوزُ التَّهَاوُنُ فِی أَمْرِهِ وَ لَکِنَّا نَحْتَاجُ أَنْ نَضَعَ مِنْهُ قَلِیلًا قَلِیلًا حَتَّى نُصَوِّرَهُ عِنْدَ الرَّعَایَا بِصُورَةِ مَنْ لَا یَسْتَحِقُّ لِهَذَا الْأَمْرِ ثُمَّ نُدَبِّرَ فِیهِ بِمَا یَحْسِمُ عَنَّا مَوَادَّ بَلَائِه‏»

ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۷۰، باب ۴۱

موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد سبحانی یامچی

تواضع محمد بن مسلم

تواضع محمد بن مسلم

محمد بن مسلم چنان‌که در کتاب‌هاى رجال آمده از اعاظم اصحاب حضرت امام باقر و حضرت امام صادق علیهماالسلام و از راویان حدیث و بسیار مورداطمینان و انسانى عادل است که روایات اهل‌بیت او را جزء مقربان و صدیقان دانسته‌اند.

ابونصر مى‌گوید: از عبدالله بن محمد بن خالد درباره‌ى محمد بن مسلم پرسیدم؟ گفت: مردى بسیار بزرگوار ولى ازنظر مال دنیایى تنگدست بود، امام باقر علیه‌السلام به او فرمود: اى محمد! فروتنى پیشه کن. زمانى که به کوفه بازگشت ظرفى بافته‌شده از نى که معمولاً در آن خرما مى‌ریختند پر از خرما با ترازویى برداشت و کنار در مسجد جامع نشست و صدایش را به خرمافروشى بلند کرد.

عشیره‌ى او نزدش آمدند و گفتند: با این کارى که پیشه کرده‌اى ما را رسوا ساختى این کار در شأن تو و قبیله‌ى ما نیست. گفت مولایم حضرت باقر علیه‌السلام مرا به یکى از خصلت‌هاى اخلاقى و حسنات نفسى که تواضع است فرمان داده و من هرگز با پیشوا و رهبر الهى‌ام مخالفت نمى‌ورزم و اینجا را ترک نمى‌کنم تا از فروش همه‌ى خرما آسوده شوم. قبیله‌اش به او گفتند: اکنون‌که براى خود از شغل و کسب چاره‌اى نمى‌بینى، پس در میان بازار آسیاب داران برو و آسیاب و شترى براى آسیا کردن گندم و جو آماده کن.

سبحانی، محمد، لختی تامل،ص 92

موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد سبحانی یامچی

ثوبان صحابی رسول خدا

ثوبان صحابی رسول خدا

یکى از صحابه پیامبر صلی‌الله علیه و آله به نام «ثوبان‏» که نسبت به حضرت محبت و علاقه شدیدى داشت، روزى باحال پریشان خدمتش رسید، پیامبر صلی‌الله علیه و آله از سبب ناراحتى او سؤال نمود، در جواب عرض کرد: زمانى که از شما دور مى‏شوم و شمارا نمى‏بینم ناراحت مى‏شوم، امروز در این فکر فرورفته بودم که فرداى قیامت اگر من اهل بهشت باشم، مسلماً در مقام و جایگاه شما نخواهم بود و بنابراین شمارا هرگز نخواهم دید و اگر اهل بهشت نباشم که تکلیفم روشن است و بنابراین درهرحال از درک حضور شما محروم خواهم شد، بااین‌حال چرا افسرده نباشم؟! آیه‏هاى 69-70 سوره نساء[1] نازل شد و به این‌گونه اشخاص بشارت داد که افراد مطیع پروردگار در بهشت نیز هم‌نشین پیامبران و برگزیدگان خدا خواهند بود، سپس پیامبر ص فرمود: به خدا سوگند، ایمان مسلمانى کامل نمى‏شود مگر اینکه مرا از خود و پدر و مادر و همه بستگان بیشتر دوست دارد و در برابر گفتار من تسلیم باشد.[2]

قَالَ سَیِّدُنَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله‏: ثَمَانُ خِصَالٍ مَنْ عَمِلَ بِهَا مِنْ أُمَّتِی حَشَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى مَعَ جُمْلَةِ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِینَ قِیلَ وَ مَا هِیَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ مَنْ زَوَّدَ حَاجّاً أَوْ أَغَاثَ مَلْهُوفاً أَوْ أَعْتَقَ مَمْلُوکاً وَ رَبَّى یَتِیماً وَ أَهْدَى ضَالًّا وَ أَطْعَمَ جَائِعاً وَ أَرْوَى عَطْشَاناً وَ صَامَ یَوْماً شَدِیدَ الْحَرِّ؛ روایت‌شده از رسول خدا که فرمود: هشت خصلت است که هر کس از امّت من به آن‌ها عمل کند حق‌تعالی محشور گرداند او را با پیغمبران و صدیقان و شهیدان و صالحان عرضه داشتند یا رسول‌الله آن هشت خصلت کدم است. فرمود: کسى که زاد و توشه دهد حجّ‏ کننده را به فریاد رسد بیچاره را که فریادرس طلبد بنده‏اى آزاد کند یتیمى را تربیت کند گمراهى را هدایت کند گرسنه‏اى را سیر کند تشنه‏اى را سیراب نماید روزه بگیرد روزى که هوا سخت گرم باشد.[3]

قَالَ علی علیه‌السلام:‏ مَنْ بَکَى مِنْ ذَنْبٍ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ مَنْ بَکَى خَوْفَ النَّارِ أَعَاذَهُ اللَّهُ مِنْهَا وَ مَنْ بَکَى شَوْقاً إِلَى الْجَنَّةِ أَسْکَنَهُ اللَّهُ فِیهَا وَ کَتَبَ لَهُ أَمَاناً مِنَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ وَ مَنْ بَکَى مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ حَشَرَهُ اللَّهُ مَعَ‏ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً؛ حضرت علی علیه‌السلام فرمود: هر کس بر گناهى اشک ریزد خدا او را بیامرزد و هر کس از ترس آتش گریه کند خدا او را از آتش نگه دارد و هر کس به عشق بهشت گریه کند خدا او را در بهشت جاى دهد و او را از سختى روز قیامت ایمن کند و هر کس از خوف خدا گریه کند خدا او را با پیامبران و راست‌گویان و شهیدان و مردمان شایسته برانگیزاند و محشور کند و نیکو همراهانید پیامبران و شهدا و صالحین.[4]



[1]. «وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً - ذلِکَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَ کَفى‏ بِاللَّهِ عَلِیماً؛ و کسى که خدا و پیامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخیز) همنشین کسانى خواهد بود که خدا نعمت خود را بر آنها تمام کرده، از پیامبران و صدیقان و شهداء و صالحان و آنها رفیقهاى خوبى هستند. این موهبتى است از ناحیه خدا و کافى است که او (از حال بندگان و نیات و اعمال آنها) آگاه است.» سوره نساء آیات 69-70

[2]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 3، ص 459.

[3]. کراجکى، محمد بن على، معدن الجواهر و ریاضة الخواطر، ص 62.

[4]. دیلمى، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب، ج 1، ص 97.

سبحانی، محمد ، لختی تامل، ص 99

موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد سبحانی یامچی

بخل ورزی در علم

 ابن مسکویه می‌نویسد:

بخل ورزیدن و بذل علم ننمودن به یکى از چند چیز می‌شود:

یکى کم‌سوادی و قصور علم کسى که مایه علمى وى کم است می‌ترسد اگر مشغول تدریس و تعلیم گردد رسوا شود و چیزى از وى سؤال شود و از جواب عاجز ماند و مردم بفهمند که وى فاقد علم و معرفت است و خود را به‌ظاهر بزى علماء درآورده و منزلت و مقام وى در نظر جهان کم شود.

 و دیگر کسی که غرض از علم تفوق و برتری نزد عوام است می‌خواهد متفرد در این منصب باشد تا آنکه نفوذ او بیشتر و توجه مردم بوى زیادتر گردد؛ و گاهى حسد مانع می‌گردد و بازمی‌دارد وى را از نشر علوم و می‌خواهد این نعمت از مختصات خود او باشد.

یا آنکه علم را سرمایۀ کار و کسب و معاش خود قرار داده می‌ترسد کسانى دیگر نیز داراى همین علم گردند و راه کسب وى بسته شود. و چه بسیار اشخاصى یافت می‌شوند که نسبت به دیگران نیز بخل مى‌ورزند و علما را در افشاء علم و استفاده رساندن به دیگران منع می‌کنند و آن‌ها را ملامت و سرزنش می‌نمایند و نمی‌گذارند دیگران را از علم خود برخوردار سازند حتى آنکه بعضى بخالت و لئامت را بجایی می‌رسانند که اگر کتاب‌های خوب و نفیسى به دستشان آمد پنهان می‌کنند که دیگران از آن‌ها استفاده ننمایند و این اخلاق فاسد نه‌تنها به دوستی زیان می‌رساند بلکه تولید دشمنى و عداوت نیز می‌کند.

سبحانی، محمد، لختی تامل، تبریز، انتشارات آکادمیک، 1395، ص 64.

موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد سبحانی یامچی

وصیت سید مرتضی

سید مرتضی در وصیت خود چنین آورده است:

 (تمام نمازهای واجب مرا که در طول عمرم خوانده‌ام به نیابت از من دوباره بخوانید) وقتی این سخنان از ایشان نقل شد نزدیکان و اطرافیان شگفت‌زده شدند و پرسیدند چرا؟! شما که فردی وارسته بودید و اهمیت فوق‌العاده‌ای به نماز می‌دادید، علاقه‌مند و عاشق نماز بودید و همیشه قبل از فرارسیدن وقت نماز وضو گرفته، آماده می‌شدید تا وقت نماز فرارسد، حال چه شد که این‌گونه وصیت می‌کنید؟!

سید در پاسخ فرمود:

آری من علاقه‌مند به نماز بلکه عاشق نماز و راز و نیاز با خالق خود بودم و از راز و نیاز هم لذت فراوان می‌بردم، ازاین‌رو همیشه قبل از فرارسیدن وقت نماز لحظه‌شماری می‌کردم تا وقت نماز برسد و این تکلیف الهی را انجام دهم و به دلیل همین علاقه شدید و لذت از نماز، وصیت می‌کنم که تمام نمازهای مرا دوباره بخوانید زیرا تصور من این است که شاید نمازهای من صد در صد خالص برای خدا انجام نگرفته باشد بلکه درصدی از آن‌ها به خاطر لذت روحی و معنوی خودم به انجام رسیده باشد! پس همه را قضا کنید چون اگر یک درصد از نماز هم برای غیر خدا انجام‌گرفته باشد شایسته درگاه الهی نیست و می‌ترسم به همین سبب اعمال و راز و نیازهای من موردپذیرش خدای منان قرار نگیرد. 

سبحانی، محمد، لختی تامل، تبریز، انتشارات آکادمیک، 1395، ص 241.

موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد سبحانی یامچی