روز بزرگداشت مرحوم شیخ کلینی و روز اسناد ملی و میراث مکتوب است
از آنجا که نوشتن نوعى عبادت محسوب مىشود، علاوه بر آثار دنیوى، از اثرات اخروى نیز برخوردار است.از این رو آثار نوشتار به دو بخش اثرات دنیوى و اثرات اخروى قابل تقسیم است.
الف. اثرات دنیوى
1. بقاء علم و جلوگیرى از نابودى آن
علم و دانش بدون نوشتار از بین مىرود و عالمى که علم خود را مکتوب نکرده باشد، با مرگش از علم او هم اثرى باقى نمىماند، جز آنچه که به شاگردانش منتقل کرده است و آنها نیز اگر علم خود را مکتوب نکنند، همان سرنوشت را در انتظار دارند. رسول کرم صلى الله علیه و آله به اصحاب فرمودند: «قَیِّدُوا الْعِلْمَ قیلَ وَ ما تَقْییدُهُ قال: کِتابَتُهُ« علم را به زنجیر درآورید. عرض کردند: چگونه؟ فرمود: به واسطه نوشتن.(بحار الانوار، ج2، ص152)
نیز فرموده است: «اُکْتُبُوا الْعِلْمَ قَبْلَ ذَهابِ الْعُلَماءِ،وَ انَّما ذَهابُ الْعِلْمِ بِمَوْتِ الْعُلَماءِ» علم را قبل از مرگ علماء بنویسید، زیرا با مرگ آنها علم نیز از دست می رود.(کنز العمال، 28733)
2. عدم نگرانی از زائل شدن علم
دومین اثر نوشتار، این است که عالم نگران زائل شدن علم نخواهد شد و خیال وى از این جهت آسوده است. لذا حالت اضطراب و ناراحتى نسبت به از بین رفتن علم مرتفع مىشود. پیامبر مکرم اسلام هرگاه آیهاى از قرآن بر وى نازل مىشد، همراه فرشته وحى، زبانش را حرکت مىداد و تکرار مىنمود تا مبادا چیزى از آن از خاطر مبارکش زائل شود. خداوند متعال در سوره قیامت که بحث از معاد و کیفیت حشر و نشر انسانها و وحشت حاصله از آن مىکند، در یک جملۀ معترضه به پیامبرش مىفرماید: «لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ*انَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ*فَاِذا قَرَأناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ*ثُمَّ انَّ عَلَیْنا بَیانَهُ« (سوره قیامت، آیات 16-19) این آیات مفهم این نکته است که پیامبر مکرم صلى الله علیه و آله نگران فراموش شدن آیات بودند و خداوند متعال به وى تضمین عدم فراموشى اعطاء مىفرماید.
مکتوب شدن دانستهها موجب مىگردد آرامش روحى ایجاد شود و آدمى از یادگیرى انبوه مطالب بواسطه هراس از فراموش نمودنشان نگریزد. امام صادق علیه السلام مىفرمایند: «اَلْقَلْبُ یَتَّکِلُ عَلَى الْکِتابَةِ« اتکاء قلب بر نوشتار است.(بحار الانوار، ج2، ص152)
3. بهره برداری آسان در زمان ضرورت
فایدۀ دیگر نوشتار این است که در زمان ضرورت به سادگى مىتوان به آن رجوع کرد و از آن بهره گرفت، چنین فائدهاى کمتر در حفظ مطالب در سینه وجود دارد. چه بسیار اتفاق مىافتد معلوماتى که انسان موقعیت کتابت آنها را نداشته، امّا به سرعت از حافظه گریختهاند.البته هر چند برخى از محققانى که کمتر مىنویسند، قدرت حفظ آنها قوى شده است، امّا حافظۀ آنان نیز در مدت زمان مدید باقى نمىماند، مخصوصاً اگر مدتى بگذرد و از آن معلومات استفاده نشده باشد.
در مسائل روزمره، به مطالب زیادى بر مىخوریم که با شنیدن موضوعات آن مطالب یا خواندن تیتر آنها، هیچگاه خبرى از آن در ذهن ما تداعى نمىشود. امّا همین که مطلب به نیمه رسید،مىگوییم این را قبلاً شنیده یا دیدهایم. طبیعى است چنین نوعى از فراموشى، باز هم مانع مىشود که در وقت احتیاج بتوانیم از اندوختههاى ذهن خود بهره بگیریم.
امام صادق علیه السلام در این باره فرموده است: «اِحْتَفِظُوا بِکُتُبِکُمْ فَاِنَّکُمْ سَوْفَ تَحْتاجُونَ الَیْها» کتب خود را نگه دارید (علم را به وسیله کتابت نگه دارید) که بزودی به آن احتیاج پیدا میکنید. (بحار الانوار، ج2، ص 152)
4. نوشتن زکات انگشتان
زکات به معناى اعم خود، منحصر در غلات اربعه، انعام ثلاثه و نقدین نیست، بلکه هر نعمتى، به فراخور حال خود نوعى از زکات بر آن واجب مىشود. مثلاً زکات بدن، روزه است و هر عضوى نیز زکات خاص خود را دارد. امام صادق علیه السلام مىفرماید: زکات دست و انگشتان، نوشتن است. «عَلى کُلِّ جُزَءٍ مِنْ اجْزائِکَ زَکاةٌ واجِبَةٌ للّهِ عزّ و جلّ...وَ زَکاةُ الْیَدِ الْبَذْلُ وَ الْعَطاءُ وَ السَّخاءُ بِما انْعَمَ اللّهُ عَلَیْکَ بِهِ وَ تَحْریکُها بِکِتابَةِ الْعُلُومِ« هر جزئی از اجزاء تو زکاتی واجب برای خداوند عزوجل دارد و زکات دست بذل و بخشش و سخاوتمندی به نعمت هایی است که خداوند به تو داده و نیز حرکت دادن آن به نوشتن علوم است. (بحار الانوار، ج96، ص7)
5. انتقال دانش به نسل بعدی
یکى از راههاى ترویج علم براى نسلهاى آتى نوشتار است. تصور کنید که اگر احادیث آلالبیت علیهم السلام نوشته نمىشد، اگر رواة احادیث آنچه را که مىشنیدند نمىنگاشتند، اکنون ما از فقه، اصول، تفسیر، کلام و...چه داشتیم؟ اگر ما امروزه در قرن صنعت و تکنولوژى، با صداى رسا مىگوییم، اسلام برترین ادیان است، اسلام تا روز جزا تمام حوائج فردى و اجتماعى انسان را برآورده مىکند و براى تمام حرکات و سکنات او برنامه دارد، به برکت قلمهاى دانشمندانى است که زیر نور چراغ پیهسوز، به نوشتن احادیث خاندان عصمت و طهارت پرداخته بودند و عشق به نوشتن چنان سرتاپاى وجودشان را فرا گرفته بود که تنها صداى مؤذن، سپرى شدن شب را به آنها اعلام مىکرد.
ب. آثار اخروى
قال رسول الله صلى الله علیه و آله «اَلْمُؤْمِنُ اذا ماتَ وَ تَرَکَ وَرَقَةً واحِدَةً عَلَیْها عِلْمٌ،تَکُونُ تِلْکَ الْوَرَقَةُ یَوْمَ الْقِیمَةِ سِتْراً فیما بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النّارِ وَ اعْطاهُ اللّهُ تَبارَکَ و تَعالى بِکُلِّ حَرْفٍ مَکْتُوبٍ عَلَیْها مدینَةً اوْسَعُ مِنَ الدُّنْیا سَبْعَ مَرّاتٍ« زمانی که مومن بمیرد و یک ورقه که حاوی دانش باشد باقی بگذارد، همان ورقه در قیامت مانعی است بین او و آتش و خداوند متعال به هر حرفی که در آن ورقه نوشته شده باشد، شهری هفت برابر بزرگتر از دنیا به وی عطا می کند. (بحار الانوار، ج 1، ص198) نوشتار، صدقه جاریه و سنّت حسنه بوده و مادامى که از آن نوشته چیزى باقى است نامۀ عمل صاحب آن بسته نشده و مأجور خواهد بود.
قال رسول الله صلى الله علیه و آله: «مَنْ کَتَبَ عَنّى عِلْماً اوْ حدیثاً لَمْ یَزَلْ یُکْتَبُ لَهُ الْاَجْرُ ما بَقِىَ ذلِکَ الْعِلْمُ اوْ الْحَدیثُ« کسی که از من علمی یا حدیثی را نوشته باشد، تا از آن چیزی باقی است برای او پاداش نوشته میشود. ( کنز العمال، 28951)
غضنفری، علی، ره رستگاری، قم، لاهیجی، 1382، ج2، ص303.