روزى ما در درس مرحوم امام رحمه الله بودیم که در آن جلسه هیچکس حرف نمىزند. امام یک مرتبه فرمود: مگر ما مجلس فاتحه برقرار کرده ایم؟ به مصطفى آقازاده شان گفت: مصطفى، حرف بزن، یه سؤالى، جوابى، بله و نه اى، من بدانم که فهمیدید یا نه. کم کم رسم شد و بنا کردند به اشکال کردن. ببینید هر چیزى یک حال و هوایى مىخواهد. درس حال و هوا مىخواهد، رفتن به درس حال و هوا مىخواهد. اگر بنا است فقط بروید وقت گذرانى کنید به جاى آن بروید و در خانه بشینید.
مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائرى مىفرمود: هر شاگردى که مىخواهد درس را ننویسد درس من نیاید. آیا درس رفتن و ننوشتن هنر است؟ بنده قریب به پنجاه سال است که در قم هستم. آن زمانى که درس مىخواندیم همه را یادداشت مىکردیم. از بس که بزرگان ما مىگفتند بنویسید، بنویسید، درس را یادداشت کنید، فقط ننشینید، مگر موعظه است که بیایى پاى درس بنشینى و یادداشت نکنى؟
محمد سبحانی یامچی، سیره فرزانگان در کلام آیت الله العظمی علوی گرگانی، ص 19.